ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد!
در دام مانده باشد ،صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم ، چون باد رفته باشد
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری کز گِرد دام زلفت
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامنکشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد
پرشور از حزین است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد ، فرهاد رفته باشد

 

غزلیات حزین لاهیجی


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه فخیمی تبریز،بازار مرکزی ابزار،پلاک 31 ؛؛04132816116 ربات هوشمند نمدستون وبلاگ شعر عارف خرید ضایعات آهن در تهران نمایندگی رادیاتور پانلی در شیراز- فلاح زاده طلبه مجازی یادداشت های یک چای به دست Ashley